Toggle Menu
غزل سرا
گنجینه ادبیات
صفحه اصلی
مشاهیر شعر پارسی
فال حافظ
مشاعره
دانلود نرم افزار چکامه
مثنویات
شمارهٔ ۱ - امیر خسرو در قرآن السعدین شرح میدهد که چون سلطان به «خان جهان» اقطاع «اوده»را عطا کرد ، وی با «خان جهان» در انجا ماند
شمارهٔ ۲ - مگر آرزوی دیدن ما در و دوستان و خویشان او را باز به دهلی آورد:
شمارهٔ ۳ - سلطان کیقباد، گر چه جوان عشرت پسند و عیاش بود مگر از فهم شعر بی بهره نبود وامیر خسرو را صله داد و مکلف به نظم آوردن شرح دیدار او سال پیش بین پسر و پدر (کیقباد و ناصرالدین محمود) نمود، زیرا امیر خسرو خود گواه آن وقایع بود که، آن زمان سبب استحکام اوضاع سلطنت هند گردید در قران السعدین میگوید:
شمارهٔ ۴ - اینک شاعر بیان می کند که چسان قران السعدین را به نظم آورد:
شمارهٔ ۵ - چنان بنظر میرسد که آن سلطان عشرت طلب و هردم خیال، به این کتاب توجه نکرد و آن همه زر را که وعده کرده بود به امیر خسرو نداد، مگر امیر خسرو ازینکه مثنوی دلانگیزی گماشته است ، خرسند بود:
شمارهٔ ۶ - از ینجاست که از مدح کردن اظهار بیزاری و ازاهل زمانه گله میکند
شمارهٔ ۷ - (امیر خسرو ، درطی زندگی دور و دراز خویش باین توبه که در نزدیکی چهل سالگی کرده پابند نمیماند، چنانکه دربیان سرگذشت او خواندیم ) با این هم، امیر خسرو آرزوی واثق داشته تا در قران السعدین تازگیهای ادبی بیارد:
شمارهٔ ۸ - عزم وی ، بر ایجاد گری ، درین ابیات شرح یافته :
شمارهٔ ۹ - محض به سخن شناسان حق خورده گیری را قایل است:
شمارهٔ ۱۰ - گر چه در پایان سرودن این اشعار بخود چنین خطاب کرده بود:
شمارهٔ ۱۱ - امیر خسرو، در ایام نگاشتن اشعار قران السعدین هنوز مثنویهای خمسه را به جواب خمسه زنی می ننوشته است خود ملتفت است که این مثنوی او بر سبک نظامی است و آن استاد بزرگ را می ستاید:
شمارهٔ ۱۲ - استاد دیگر، سعدی را نیز میستاید:
شمارهٔ ۱۳ - (در پی این فهرست منظوم ابیات گزیدهای را از حمد، مناجات، نعت و معراج میآریم که محسنات معنوی عمده دارد) حمد:
شمارهٔ ۱۴ - مناجات
شمارهٔ ۱۵ - نعت
شمارهٔ ۱۶ - معراج
شمارهٔ ۱۷ - (حرکت ناصرالدین از لکهنو تی بنگال به سرزمین بیهار):
شمارهٔ ۱۸ - (شرح حال پسری کیقبا دهلی):
شمارهٔ ۱۹ - (در اثر حدوث وقایع دیگر حرکت سپاه چند هفته به تاخیرافتاد، تاآنکه سپا بسوی منزل اول ، یعنی تلیت و افغان پور عازم شد )
شمارهٔ ۲۰ - پیام پدر
شمارهٔ ۲۱ - جواب پسر
شمارهٔ ۲۲ - پیام پدر
شمارهٔ ۲۳ - جواب پسر
شمارهٔ ۲۴ - پیام پدر
شمارهٔ ۲۵ - جواب پسر
شمارهٔ ۲۶ - (ناصرالدین محمود فرزند کهتر خود کیکاوس را با تحایف فرستاد)
شمارهٔ ۲۷ - (کیقباد از دیدن برادر خود کیکاوس شادمان شد)
شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
شمارهٔ ۲۹ - (اندرز پدر به پسر)
شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
شمارهٔ ۳۲ - ( رسیدن کیقباد به دهلی )
شمارهٔ ۳۳ - صفت دهلی
شمارهٔ ۳۴ - صفت مسجد جامع
شمارهٔ ۳۵ - صفت مناره
شمارهٔ ۳۶ - صفت حوض
شمارهٔ ۳۷ - صفت مردم شهر
شمارهٔ ۳۸ - در صفت موسم گرمای هند
شمارهٔ ۳۹ - در وصف کشتی هندی
شمارهٔ ۴۰ - در صفت باران موسمی هند
شمارهٔ ۴۱ - در وصف پیل جنگی هندی
شمارهٔ ۴۲ - صفت طعام هندی
شمارهٔ ۴۳ - در وصف جویدن «پان در هند»
شمارهٔ ۴۴ - صفت زنان مطربهٔ هندی
شمارهٔ ۴۵ - نمونهٔ کامل صنایع لفظی و معنوی در اشعار قران السعدین ایجاز
شمارهٔ ۴۶ - تشبیه و تمثیل
شمارهٔ ۴۷ - تخیل
شمارهٔ ۴۸ - صبح
شمارهٔ ۴۹ - دیگر صنایع بدیعی:
شمارهٔ ۵۰ - عکس و تبدیل
شمارهٔ ۵۱ - حسن تعلیل
شمارهٔ ۵۲ - لف و نشر
شمارهٔ ۵۳ - جمع تفریق تقسیم
شمارهٔ ۵۴ - تجرید
شمارهٔ ۵۵ - تجنیس
شمارهٔ ۵۶ - قلب
شمارهٔ ۵۷ - اشتقاق و شبه اشتقاق
شمارهٔ ۵۸ - سیاق الاعداد
شمارهٔ ۵۹ - مراعات النظیر
شمارهٔ ۶۰ - ردالعجز علی الصدر
شمارهٔ ۶۱ - ترصیع
شمارهٔ ۶۲ - ذوقا فیتین
شمارهٔ ۶۳ - تنسیق الصفات
شمارهٔ ۶۴ - حکمت و اخلاق
شمارهٔ ۶۵ - بمن فی العشق مات و حی فیه
شمارهٔ ۶۶ - نیازمندی در حضرت بی نیازی که دماغ مختل بندگان را از گلشن یحبهم و یحبونه بوی بخشیده
شمارهٔ ۶۷ - نعت کامل جمالی که سر ناخنی از حسنش یک بدر را دو هلال گردانید، صلی الله علیه و آله و سلم
شمارهٔ ۶۸ - صفت معراج صاحبدلی، که از دو نون قاب قوسین، یک دائره میم محبت بنگاشت
شمارهٔ ۶۹ - مدح شیخی در آئینهٔ صفا مثالی است از ذات محمد مصطفی با لعین نه بلعکس
شمارهٔ ۷۰ - ستایش خلیفهٔ شائیسته علاء الدین محمد ثبته الله تعالی علی دین محمد مصطفی صلی الله علیه و سلم
شمارهٔ ۷۱ - عرض صحیفهٔ طولانی نصیحت، پیش ضمیر ملهم سلطان، که نسخهایست صحیح از لوح محفوظ حفظ الله تعالی عن التلویح السو
شمارهٔ ۷۲ - سرگذشت
شمارهٔ ۷۳ - در سبب نظم این جواهر که زمرد وصف خضر خان واسطهٔ عقد اوست
شمارهٔ ۷۴ - قلم زدن نخست در شرح تیغ زدن جمهور سلاطین ماضیهٔ دهلی
شمارهٔ ۷۵ - داستان در حک کردن نقش کفر به پلارک چند از دیباچه عشق خضر خان که شاهی از سواد هندوستان و حرفی خان خانان بود
شمارهٔ ۷۶ - آغاز انشعاب عشقهٔ عشق خضر خان از شاخ سبز و تر دول رانی
شمارهٔ ۷۷ - گرم شدن چشم «دول رانی» در روی شمس الحق و الدین خضر خان و از تاب مهر، آب در چشمش گشتن، و مهربان گشتن آن چشمهٔ مهر، بران نیلوفر هندی، و چون شعاع خورشید، از صفر ابر زمین افتادن
شمارهٔ ۷۸ - صفت ماهتابی که پیش از مهر روشن پردهٔ ابر حیا بر رو کشیده
شمارهٔ ۷۹ - صفت بهار، و گلگشت شجرهٔ بلند بالش مملکت والا خضر خان طوبی له، در باغ بهشت آسا، و بسوی گلهای کرنه گذشتن، و بوی دوست باز یافتن، و هوش به باد دادن
شمارهٔ ۸۰ - جدائی افگندن تیغ زبان بد گویان میان عاشق و معشوق، و روان شدن دول رانی از خانهٔ دولت سوی کشک لعل، و در فراق خضر خان، از دود آه، کوشک لعل را سیاه گردانیدن
شمارهٔ ۸۱ - صفت آرایش شهر و کشور، چون عروس، از برای تزویج شاه و شاهزادهٔ بی جفت، خضرخان، زادت خضره راسه، و شاهت وجه العدو بباسه!
شمارهٔ ۸۲ - صفت داغهای جدائی، که دود از نهاد آن دو آتش زده فراق براورده
شمارهٔ ۸۳ - صفت شب سیاه هجران، که خضرخان را در کوشک جهان نمای جهان غم نمود، و دولرانی در قصر لعل غرق خوناب بود، و افروخته شدن شمع مراد آن دو محترق هم از آتش دل ایشان، و روشنائی در کار ایشان پدید گشتن
شمارهٔ ۸۴ - رسیدن خضر خان بادلدانی، و با او چون بخت خویش با دولت جفت گشتن
شمارهٔ ۸۵ - خراب گشتن مجلس خانی از گردش دور مدام، و خفتن بخت بیدار خضر خان، به پریشانی این دولت در واقعه دیدن و تعبیر آن خواب پریشان از دل خسرو خستن
شمارهٔ ۸۶ - راز نامه عتاب آمیز ظل الله سوی شمس الحق خضر خان
شمارهٔ ۸۷ - عزم سلطان عالم سوی عالم دیگر، و سلب کردن کافور مجبوب رجولیت فحول ملک و به روشنائی در چشم ملوک نشستن، و دیده قرة العین علائی را، کافور وام گردانیدن، و در آن قصاص، دیده و سر به هم باد دادن!
شمارهٔ ۸۸ - کشیدن اجل، شمشیر الوقت سیف قاطع، بر سر تاجوران سر پر، و شهادت آن بهشتیان بر دست زبانی چند، و گزاردن تیغ بر سر ایشان به خبر مشهور، که «السیف محاء الذنوب»
شمارهٔ ۸۹ - بخشیدن برکت و یمن، فرزند یمینالدین مبارک را، ازین پند نامه میمون، تا در نقش این پند فرو شود، و از بند نفس بیرون آید!
شمارهٔ ۹۰ - در اختتام این سواد پر از آب زندگانی، که ماجرای دول رانی و خضرخان است ، خصصهما الله به عمر الخضر
شمارهٔ ۹۱ - حکایت
شمارهٔ ۹۲ - گزیدهٔ از سپهر اول
شمارهٔ ۹۳ - ذکر عمارتی که بدار الخلاقه شد بلند و آغاز آن ز جامع دین بست کردگار
شمارهٔ ۹۴ - اثبات ملک هند به حجت که جنت است حجت همه به قاعدهٔ عقل استوار
شمارهٔ ۹۵ - ترجیح ملک هند به عقل از هوای خویش بر روم و بر عراق و خراسان و قندهار
شمارهٔ ۹۶ - ترجیح اهل هند بر اهل عجم همه در زیرکی و دانش و دلهای هوشیار
شمارهٔ ۹۷ - حدیث عهد و پیمان لشکر غازی، که در کام نهنگ اندر روند و دیدهٔ اژدر!
شمارهٔ ۹۸ - مصاف اول غازی ملک با لشکر دهلی به باد حملهای زیر و زبر کردن چنان لشکر
شمارهٔ ۹۹ - حدیث بخشش جان و نوازش از ملک غازی مسلمانان دهلی را به لطف بی حد و بی مر
شمارهٔ ۱۰۰ - جلوس شه غیاث الدین و دنیا تغلق غازی فراز تخت سلطانی چو افریدون و اسکندر