رباعی شمارهٔ ۵


تقدیر، که بر کشتنت آزرم نداشت

بر حسن و جوانیت دل نرم نداشت

اندر عجبم زجان ستان کز چو تویی

جان بستد و از جمال تو شرم نداشت

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم