سر آغاز


به نام آنکه ما را نام بخشید

زبان را در فصاحت کام بخشید

به نور خود بر افروزندهٔ دل

به نار بیدلی سوزندهٔ دل

سر هر نامه‌ای از نام او خوش

جهان جان ز عکس جام او هوش

درود از ما، سلام از حضرت او

دمادم بر رسول و عترت او

ابوالقاسم، که شد عالم طفیلش

فلک دهلیز چاوشان خیلش

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم