رباعی شمارهٔ ۳۱


بر تافت عنان صبوری از جان خراب

شد همچو ر کاب حلقه چشم از تب و تاب

دیگر چو عنان نپیچم از حکم تو سر

گر دولت پابوس تو یابم چو رکاب

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم