رباعی شمارهٔ ۷۶


اسرار ملک بین که بغول افتادست

وان سکهٔ زر بین که بپول افتادست

وان دست برافشاندن مردان زد و کون

اکنون بترانهٔ کچول افتادست

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم