رباعی شمارهٔ ۹۵


گریم زغم تو زار و گویی زرقست

چون زرق بود که دیده در خون غرقست

تو پنداری که هر دلی چون دل تست

نی‌نی صنما میان دلها فرقست

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم