رباعی شمارهٔ ۱۵۱
از درد نشان مده که در جان تو نیست
بگذر ز ولایتیکه آن زان تو نیست
از بیخردی بود که با جوهریان
لاف از گهری زنی که در کان تو نیست
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم