رباعی شمارهٔ ۴۲۵


اندوه تو از دل حزین می‌دزدم

نامت ز زبان آن و این می‌دزدم

می‌نالم و قفل بر دهان می‌فگنم

می‌گردیم و خون در آستین می‌دزدم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم