رباعی شمارهٔ ۴۳۵


در وصل تو پیوسته به گلشن بودم

در هجر تو با ناله و شیون بودم

گفتم به دعا که چشم بد دور ز تو

ای دوست مگر چشم بدت من بودم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم