رباعی شمارهٔ ۵۰۲


جانست و زبانست زبان دشمن جان

گر جانت بکارست نگه‌دار زبان

شیرین سخنی بگفت شاه صنمان

سر برگ درختست، زبان باد خزان

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم