دوبیتی شمارهٔ ۱۵


یکی برزیگرک نالان درین دشت

بخون دیدگان آلاله می‌کشت

همی کشت و همی گفت ای دریغا

بباید کشت و هشت و رفت ازین دشت

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم