شمارهٔ ۳۴


فرشته را ز حلاوت دهان پر آب شود

چو از حرارت می‌دلبرم لبان لیسد

روان ز دیدهٔ افلاکیان شود جیحون

نصال تیرت اگر قبضهٔ کمان لیسد

به خاک خفتهٔ تیغ تو از حلاوت زخم

زبان برآورد و زخم را دهان لیسد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم