شمارهٔ ۴۶


می آرد شرف مردمی پدید

آزاده نژاد از درم خرید

می آزاده پدید آرد از بداصل

فراوان هنرست اندرین نبید

هرآن گه که خوری می خوش آن گه است

خاصه چو گل و یاسمن دمید

بسا حصن بلندا، که می گشاد

بسا کرهٔ نوزین، که بشکنید

بسا دون بخیلا، که می بخورد

کریمی به جهان در پراگنید

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم