و له ایضاً


ای هشت بهشت یک نثار در تو

وی هفت سپهر پرده‌دار در تو

رخ زرد و کبود جامه خورشید منیر

سرگشتهٔ ذرهٔ غبار در تو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم