در صفت اخلاق ذمیمه


چارچیز دیگر ای نیکو سرشت

هست از جمله خلایق نیک زشت

زان چهار اول حسد کینی بود

زان گذشتی عجب و خود بینی بود

خشم خود دیگر فروناخوردنست

خصلت چارم بخیلی کردنست

ای پسر کم گرد گرد این خصال

از برای زانکه زشتست این فعال

غل و غش بگذار چون زر پاک شود

پیش از آن که خاک گردی خاک شو

حرص بگذار و قناعت پیشه کن

آخر از مردن یکی اندیشه کن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم