قطعه شمارهٔ ۸۱
دین پناها کی روا باشد که خلق از مستزاد
ملک و اسباب و زن و فرزند را مرهون کنند
سخت میترسم ازین معنی که خاص و عام ملک
از تو برگردند و رو با حضرت بی چون کنند
از عوانان ممالک گردن یک تن بزن
تا خلایق خرمی از خون آن ملعون کنند
پادشاها از پی صد مصلحت یک خون بکن
پادشاهان از پی یک مصلحت صد خون کنند
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم