رباعی شمارهٔ ۶۲


زلف سیهت که بر مهت می‌پوید

در باغ رخت سنبل و گل می‌بوید

بر گوش تو سر نهاده و اندر گوشت

احوال پریشانی ما می‌گوید

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم