رباعی شمارهٔ ۱۱۳


عالم همه سرنگون توانم دیدن

خود را شده غرق خون توانم دیدن

جان از تن خود برون توانم دیدن

من جای تو بی تو چون توانم دیدن؟

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم