بخش ۳ - قطعه


ای در هوای معرفت قدرتت چو باز

سیمرغ چشم بازو خرد چشم دوخته

در شهپر جلال تو ارباب بال را

پرهای فکر ریخته و بال سوخته

گردون به طوق شوق تو گردن افراخته

آتش به داغ طوع تو خود را فروخته

لطفت به یکدم و هم قهرت به یک نفس

باغ بهشت و آتش دوزخ افروخته

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم