فاستقم کما اُمرت، و من تاب معک
راستی شغل نیک بختانست
هر کراهست، نیکبخت آنست
دل زبهر چه برکشی بستی؟
راستی پیشه کن زغم رستی
گر کژی را شقاوتست اثر
راستی را سعادتست اثر
هر که او پیشه راستی دارد
نقد معنی در آستی دارد
تا در این رستهایکه مسکنتوست
نفست ارکجروست دشمن توست
راستی کن که اندربن رسته
نشوی جز به راستی رسته
بر تو بادا که تاتوانی تو
نامهٔ ناکسان نخوانی تو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم