ز جان بیقرار آتش گشادم


ز جان بیقرار آتش گشادم

دلی در سینهٔ مشرق نهادم

گل او شعله زار از نالهٔ من

چو برق اندر نهاد او فتادم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم