مشو نومید ازین مشت غباری


مشو نومید ازین مشت غباری

پریشان جلوهٔ ناپایداری

چو فطرت می تراشد پیکری را

تمامش می کند در روزگاری

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم