قسمت نامهٔ سرمایه دار و مزدور
غوغای کارخانهٔ آهنگری ز من
گلبانگ ارغنون کلیسا از آن تو
نخلی که شه خراج برو مینهد ز من
باغ بهشت و سدره و طوبا از آن تو
تلخابه ئی که درد سر آرد از آن من
صهبای پاک آدم و حوا از آن تو
مرغابی و تذرو و کبوتر از آن من
ظل هما و شهپر عنقا از آن تو
این خاک و آنچه درشکم او از آن من
و ز خاک تا بعرش معلا از آن تو
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم