مهار ای ساربان او را نشاید


مهار ای ساربان او را نشاید

که جان او چو جان ما بصیر است

من از موج خرامش می شناسم

چو من اندر طلسم دل اسیر است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم