می روشن ز تاک من فرو ریخت


می روشن ز تاک من فرو ریخت

خوشا مردی که در دامانمویخت

نصیب ازتشی دارم که اول

سنائی از دل رومی برانگیخت

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم