نوا از سینه مرغ چمن برد
نوا از سینه مرغ چمن برد
ز خون لالهن سوز کهن برد
به این مکتب ، به این دانش چه نازی
که نان در کف نداد و جان ز تن برد
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم