شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت
شنیدم مرگ با یزدان چنین گفت
چه بی نم چشمن کز گل بزاید
چو جان او بگیرم شرمسارم
ولی او را ز مردن عار ناید
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم