غزل شمارهٔ ۲۲۴
نام خود را تا به رسوایی علم داریم ما
از ملامتکی به دل یک ذره غم داریم ما
از قناعت بود ما را دستگاه همتی
چون هما در ظل بال خودکرم داریم ما
بر امید آنکه یابیم از دهان او نشان
روی خود را جانب ملک عدم داریم ما
در حرم،گه شیخ وگاهی راهب بتخانهایم
هرکجا باشیم بیدل یک صنم داریم ما
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم