۸۵ - هیچ می‌دانی اگر شیطان نبود


بدون متن

بدون متن

به استاد امیر خاکسار

بدون متن

بدون متن

هیچ می‌دانی اگر شیطان نبود

این جهان ، بی‌روح می‌ماند و خمود؟ (۱)

گر نبودی رهنمایی‌های او

لطفِ طبع و همّت والای او

هیچکس در عمر خود ، عشرت نکرد

عاشقی با دلبر خود چت نکرد

نه صدای ساز می‌آمد به گوش

نه کسی از ذوق مستی در خروش

نه سر و سرّیت بودی با یکی

نه چشیدی طعم بوس دزدکی

دائما سجاده‌ات بودی به دوش

وعظِ واعظ ، برده بودت عقل و هوش

آفرین بر خیرخواهی‌های وی

کز شفقّت داد دستت جام می

گر نکردی آشنایت با شراب

درد و غم را با چه می‌کردی جواب؟

غالبِ اندرزهایش دلپذیر

سرخوشان را او مشارست و مشیر (۲)

در دلالت ، کس چو او خوش‌ذوق نیست (۳)

در مرامش ، غیر شور و شوق نیست

روز و شب در فکر عیش و نوش ماست

پس بر او لعنت فرستادن خطاست

او طرب‌افروز هر محفل بود

موجد شادیّ جان و دل بود (۴)

خواب غفلت را ز چشم ما پراند

لذت فردوس را بر ما چشاند

گرچه او را لعن و نفرین می‌کنیم

ما به عصیان ، بدتر از اهریمنیم

مقتدای اعظم انسان هموست

از چه پس او را نمی‌داریم دوست؟

جای لعنت بهر او رحمت فرست

از صمیم دل و با رغبت فرست

آدمی ، باید کند تصدیق او (۵)

با دعا خواهد ز حق ، توفیق او

من که شخصاً قدردانش بوده‌ام

بارها مهمان به خوانش بوده‌ام (۶)

از جوانی ، رهنمودم داده است (۷)

پیش پایم راه‌ها بگشاده است

هر کجا باشد ، خدا حفظش کند

بیخ بدخواهان او را برکَنَد (۸)

بدون متن

بدون متن

*****************************

۱ - خمود: افسرده و بی نشاط

۲ - مشیر ، مشار: آن که در کارها با او مشورت می‌کنند - مشاور

۳ - دلالت: راهنمایی - هدایت - راهبری

۴ - موجد: پدیدآورنده - آفریننده

۵ - تصدیق: پذیرش - قبولی - استقبال

۶ - خوان: سفرهٔ طعام - خوردنی

۷ - مقتدا: پیشوا - راهبر - راهنما - مرشد

۸ - بیخ: ریشه

از بیخ برکندن: ریشه کن کردن - از ریشه خشکاندن

بدون متن

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم