۸۷ - گو چه کس بودت به مقصد رهنمون؟
بدون متن
بدون متن
گو چه کس بودت به مقصد رهنمون؟
چون خطا رفتی از اوّل تا کنون
میشود مقصود ، هر دم دورتر
پس مرو زین پیشتر گامی دگر
هر که راهی پیش پای تو گشود
لیکن آنها جملگی بیراهه بود
گوش بر اندرز هر مردم نکن (۱)
گر نمییابی اقلاً گم نکن
تا به هر جا رفتهای آنجا بایست
زانکه آنسو ، روی بر مقصود نیست
پشت بر مقصد ، شتابانی روان
ره نمیپرسی ز پیر ِ ساربان
در بیابان فنا ، گر گُم شوی
وای اگر بانگ درایی نشنوی (۲)
بدون متن
بدون متن
*****************************
۱ - مردم: انسان - آدمی
۲ - درای: زنگ و جرس - زنگی که بر گردن شتر بندند.
بدون متن
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم