شمارهٔ ۴۲


سزد که بگسلم از یار سیم دندان طمع

سزد که او نکند طمع ِ پیردندان کَرو

سزد که پروین بارد دو چشم من شب و روز

کنون کزین دو شب من شعاع برزد پَرو

غریب نایدَش از من غریو گر شب و روز

به ناله رعد ِ غریوانم و به صورت غَرو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم