غزل شمارهٔ ۹۰


چند دلهای مبتلا شکنی

دلفریبی، تو دل چرا شکنی

چند پیوند جان ما گسلی

چند پیمان و عهد ما شکنی

پا نیارم کشید از سر کوی

گر سرم را هزار جا شکنی

شکنی گر دل رضی سهل است

تو که جام جهـٰان نما شکنی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم