رباعی شماره ۵۸
چون سیل که آخر بنشیند ز خروش
در مجلس اهل حال گشتیم خموش
گفتم بگوش آنچه نبینند به چشم
دیدیم بچشم آنچه نبینند به گوش
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم