شمارهٔ ۷


حکایتیست مرا از که از کسی که بود او

چه کار داری برگو بکن سوال بفرما

ز اسم گویمش آری ز رسم نیز بدیده

که‌ باشد او علی عسکر کنون ز شغلش‌ بسرا

حجابم آ‌ید غربیله خوب نیست بیان کن

برد لحاف برای که هرکه زر دهد او را

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم