شمارهٔ ۸۱


شهی که پردهٔ امکان اگر براندازد

شناخت می‌نتواند جز ز دادارش

فرشته و فلک و عرن و فرش و لوح و قلم

بر او سلام فرستند و آل اطهارش

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم