غزل شمارهٔ ۱۲


مجلس خاص او است حضرت ما

الصلا هر که عاشق است صلا

در خرابات خلوتی داریم

به از این در جهان که دارد جا

عاشق و مست و رند و او باشیم

زاهدی از کجا و ما ز کجا

مدتی شد که بیخودیم ز عشق

با خدائیم با خدا به خدا

ما بلا را به جان خریداریم

گر چه هستیم مبتلای بلا

دردمندیم و درد درمان است

خوشتر از درد دل کجا است دوا

جرعهٔ جان نعمت الله نوش

تا بیابی تو ذوق مستی ما

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم