غزل شمارهٔ ۴۸
جام گیتی نماست این دل ما
خلوت کبریاست این دل ما
در دل ما جز او نمی گنجد
روز و شب با خداست این دل ما
کُنج دل گنجخانهٔ شاه است
مخزن پادشاست این دل ما
ما و دل هر دو خواجه تاشانیم
یار همدرد ماست این دل ما
دردمندیم و درد می نوشیم
دُرد دردش دواست این دل ما
در خرابات عشق دل گم شد
تو چه دانی کجاست این دل ما
نعمت الله از دل ما جو
که بدو آشناست این دل ما
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم