غزل شمارهٔ ۵۹


همه عالم تو را و او ما را

طلب او کن و بجو ما را

سر زلفش به دست ما افتاد

می نمایند مو به مو ما را

غرق بحریم تا نپنداری

تشنه جویای آب جو ما را

ما خراباتیان سر مستیم

جام می آن تو سبو ما را

نعمت الله رند سرمست است

می کشد باز سو به سو ما را

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم