غزل شمارهٔ ۱۰۷


مظهر و مظهرند آب و حباب

نظری کن به عین ما در آب

عقل گوید حباب و آب دو اَند

عشق گوید یکیست آب و حباب

ظاهر و باطن همه نور است

خوش ظهوری که نور اوست حجاب

نقش غیری خیال اگر بندی

آن خیال است و دیده ای در خواب

غرق آبی و آب می جوئی

گرچه با ما نشسته ای در آب

نور او روز آفتاب نمود

باز در شب نمایدت مهتاب

نعمت الله به نور او دیدم

این چنین دیده اند اولوالالباب

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم