غزل شمارهٔ ۱۰۸


با تو گویم که چیست جام و شراب

به مَثل نزد ما چو آب و حباب

خوش بیا سوی ما در این دریا

عین ما را به عین ما دریاب

موج و دریا یکیست تا دانی

نظری کن به چشم ما در آب

صورت و معنئی که می نگرم

سبب است و مُسببُ الاسباب

هر که گوید که غیر او دیدم

دیده نقش خیال او در خواب

آفتاب است و ماه گویندش

نور مهر است و نام او مهتاب

نعمت الله خدا به من بخشید

یافتم خوش عطائی از وهّاب

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم