غزل شمارهٔ ۱۳۳


در کوی خرابات کسی را که مقام است

در دنیی و در آخرتش جاه تمام است

ما توبه شکستیم و در این قول درستیم

با ساغر می عهد که بستیم مدام است

زان مجلس ما بزم ملوکانهٔ عشق است

ساقی قدیم ماست و شرابی به قوام است

می‌نوش که در مذهب ما پاک و حلال است

کاین می نه شرابیست که گویند حرام است

گنجینهٔ ما مخزن اسرار الهی است

هر گنج در این کنج که یابی به نظام است

در دور بگردید و نمائید به یاران

رندی که بُود چون من سر مست کدام است

بشنو سخن سید رندان خرابات

کامروز در این دور خداوند کلام است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم