غزل شمارهٔ ۳۵۵
دل ما با زبان یکی است یکیست
این چنین آن چنان یکی است یکیست
از دوئی بگذر و یکی می گو
حاصل دو جهان یکی است یکیست
آن یکی در کنار گیر خوشی
با همه در میان یکی است یکیست
عشق و معشوق و عاشق ای درویش
در دل عاشقان یکی است یکیست
جان و دل را به این و آن دادیم
غرض از این و آن یکیست یکیست
دلبران در جهان فراوانند
سید دلبران یکیست یکیست
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم