غزل شمارهٔ ۴۶۰


عشق را مسجد و میخانه یکی است

عشق را عاقل و دیوانه یکی است

عشق جانان خود و جان خود است

عشق را دلبر و جانانه یکی است

عشق را آتش دلسوزی هست

نزد او خرمن و یک دانه یکی است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم