غزل شمارهٔ ۶۱۰


توحید و موحد و موحد

این جمله طلب کنش را حمد

یک فاعل و فعل او یکی هم

گه نیک نماید و گهی بد

خمخانه و جام و ساقی ما

می جوی ولی ز مجلس خود

هر چند که عقل ذوفنون است

اما بر عاشقان چه سنجد

در هر دو جهان یکیست موجود

هر لحظه به صورتی مجدد

یک حرف و معانی فراوان

یک نقطه و اعتبار بی حد

دریاب به ذوق قول سید

ای سائل کامل سرآمد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم