غزل شمارهٔ ۹۷۴


این حضور عاشقان است و سماع

صحبت صاحبدلان است و سماع

حضرت مستان خاص الخاص او

مجلس آزادگانست و سماع

یار با ما در سماع معنوی

این معانی را بیان است و سماع

گر دوای درد می جوئی بیا

درد دل درمان جان است و سماع

در حریم کبریای عشق او

های و هوی عاشقان است و سماع

هر که را ذوقی است گو در نه قدم

جان سید در میان است و سماع

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم