غزل شمارهٔ ۱۰۵۳
هر چه خواهی بجو که آن داریم
جام و می جسم نیز و جان داریم
نقد گنجینهٔ حدوث و قدم
همه از بهر عاشقان داریم
هفت هیکل که جامع اسماست
حافظانه ز بر روان داریم
غیر او نیست در همه عالم
سر او چون از او نهان داریم
در خرابات رند سرمستیم
می خمخانهٔ مغان داریم
حکم آل رسول می خوانیم
ما از او نام و هم نشان داریم
کشتهٔ عشق نعمت اللهیم
لاجرم عمر جاودان داریم
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم