غزل شمارهٔ ۱۴۴۳


برو ای عقل و پند مست مده

پند سرمست می پرست مده

جان مده گر هوای ما داری

دامن ذوق ما ز دست مده

ساقیا جام می بیار و بیا

به جز از می به دست مست مده

خاطر ما چو زلف خود مشکن

سر موئی به ما شکست مده

نعمت الله را به دست آور

لیکن او را به هر چه هست مده

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم