قطعهٔ شمارهٔ ۲۹
بلبل بوستان یارانم
من ازین بوستان نخواهم رفت
گر به صورت ز دیدهها بروم
از دل دوستان نخواهم رفت
جامهٔ خلقی افکنم اما
بر کنار از میان نخواهم رفت
آمد و شد به اعتبار بود
این چنین آنچنان نخواهم رفت
سید ملک نعمتاللهم
همچو این بندگان نخواهم رفت
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم