رباعی شمارهٔ ۱۹۵


رفتم به خرابات و خراب افتادم

توبه بشکستم به شراب افتادم

راهی بردم به چشمهٔ آب حیات

تشنه به دم روان در آب افتادم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم