برای سیاووش کوچک

بدون متن

نه به خاطرِ آفتاب نه به خاطرِ حماسه

به خاطرِ سایه‌یِ بامِ کوچکش

به خاطرِ ترانه‌یی

کوچک‌تر از دست‌های تو

بدون متن

نه به خاطرِ جنگل‌ها نه به خاطرِ دریا

به خاطرِ یک برگ

به خاطرِ یک قطره

روشن‌تر از چشم‌های تو

بدون متن

نه به خاطرِ دیوارها ــ به خاطرِ یک چپر

نه به خاطرِ همه انسان‌ها ــ به خاطرِ نوزادِ دشمن‌اش شاید

نه به خاطرِ دنیا ــ به خاطرِ خانه‌ی تو

به خاطرِ یقینِ کوچکت

که انسان دنیایی‌ست

به خاطرِ آرزوی یک لحظه‌ی من که پیشِ تو باشم

به خاطرِ دست‌های کوچکت در دست‌های بزرگِ من

و لب‌های بزرگِ من

بر گونه‌های بی‌گناهِ تو

بدون متن

به خاطرِ پرستویی در باد، هنگامی که تو هلهله می‌کنی

به خاطرِ شبنمی بر برگ، هنگامی که تو خفته‌ای

به خاطرِ یک لبخند

هنگامی که مرا در کنارِ خود ببینی

بدون متن

به خاطرِ یک سرود

به خاطرِ یک قصه در سردترینِ شب‌ها تاریک‌ترینِ شب‌ها

به خاطرِ عروسک‌های تو، نه به خاطرِ انسان‌هایِ بزرگ

به خاطرِ سنگ‌فرشی که مرا به تو می‌رساند، نه به خاطرِ شاه‌راه‌های دوردست

بدون متن

به خاطرِ ناودان، هنگامی که می‌بارد

به خاطرِ کندوها و زنبورهای کوچک

به خاطرِ جارِ سپیدِ ابر در آسمانِ بزرگِ آرام

بدون متن

به خاطرِ تو

به خاطرِ هر چیزِ کوچک هر چیزِ پاک به خاک افتادند

به یاد آر

عموهایت را می‌گویم

از مرتضا سخن می‌گویم.

بدون متن

۱۳۳۴

بدون متن

© www.shamlou.org سایت رسمی احمد شاملو